menusearch
tarikhrudbargilan.ir

رودبار در تاریخ سفرنامه ها

تقویم
یکشنبه ۹ دی ۱۴۰۳
جستجو
هدر سایت

رودبار در تاریخ سفرنامه ها

(1)
(0)
اشتراک خبر در شبکه های اجتماعی اشتراک
تاریخ درج خبر چهارشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۳
تعداد بازدید خبر 77
رودبار در تاریخ سفرنامه ها

رودبار در چرخه تاریخ سفرنامه ‏ها ( بخش اول )

✍زهرامرادی چناری *کارشناس ارشد ایران‏شناسی                                                            moradichenarizahra@gmail.com

مقدمه

شهرستان کوهستانی رودبار، به‏ وسعت 547/2330 کیلومتر مربع یکی از پهناورترین و مرتفع ‏ترین، شهرستان‏ها در استان همیشه سبز گیلان است. که جنوبی ‏ترین استان و هم‏جوار با رودخانه سفیدرود است، از شمال به رشت، از غرب به سیاهکل و رودسر، از شرق به شفت و طارم و از جنوب به استان قزوین ختم می‏شود. تا دریا 250 متر ارتفاع دارد. کوه‏های این دیار بخشی از سلسه جبال البرز غربی است، که بلندترین آن درفک نام دارد. آب‏ و‏هوای آن معتدل و نیمه‏ مرطوب و در بخش جنوبی از آب‏ و‏هوای معتدل و نیمه‏ خشک برخوردار است. اقتصاد آن بر‏پایۀ دامداری، کشاورزی و باغداری استوار است.مهم‏ترین فراورده ‏های باغی آن زیتون است، برای همین به دیار زیتون معروف شده است.
رودبار در فرهنگ ‏های فارسی به ‏جایی گفته شده که رودهای بسیار جریان دارد. این نام از دو بخش،«رود» و «بار» ساخته شده است. بخش دوم این نام در زبان فارسی میانه، کرانه و یا کنار رودخانه معنی می‏دهد و در کنار هم بمعنی شهر واقع درکنار رودخانه است(فره‏وشی،1358: 88). نام شهر بر‏گرفته از موقعیت جغرافیایی آن در کنار رودخانۀ سفیدرود است.

پیشینه تاریخی

کاوشهای باستان‏شناسی زیادی در بخش‏های از شهرستان رودبار صورت گرفته، که گویایی پیشینۀ تمدنی کهن، فرهنگ و هنر پویا است. با توجه آثار بدست آمده از مناطق مختلف دیار رودبار از جمله مارلیک(چراغعلی تپه)، کلورز و جوبن،... نشان دهنده آن است که در این سرزمین مردمانی زیسته‏ اند که از فرهنگ و تمدن درخشان برخوردار بوده‏ اند. پژوهش ‏های باستان‏شناسی که در سالهای اخیر در گیلان و شهرستان رودبار افزایش یافته، ضمن ‏اینکه هنوز یافته ‏ها در زمرۀ گام نخست به حساب می‏آیند و پژوهش همیشه ادامه خواهد داشت.
در پژوهش‏های انجام گرفته توسط باستان‏شناسان عصر سنگ، دست ‏کم در چهار ناحیه از گیلان، زیستگاه انسان عصر سنگ تأیید شده است. یکی در ناحیه عمارلو است که در این بررسی آن را «انسان عمارلو» نامیده ‏اند. دیگری در اطراف رستم ‏آباد در منطقه  «گنج‏پر» واقع شده که «انسان رستم‎ آباد» نام گرفت. و دیگری در جنوب شهر رحیم ‏آباد بود که « انسان سی‏پل» نام گرفت. سرانجام آخرین کشف ردّپای انسان گیلانی، مربوط به غارهای دو گانۀ «دربند رشی» است که به « انسان غار رشی» معروف است. در پژوهش‏ های که باستان‏شناسان ژاپنی در رستم‏آباد،«گنج‏پر» انجام دادند مدعی شده‏اند که آثاری از سکونت انسان 300هزارسال پیش، در واقع با نوع انسان پیش از نئاندرتال‏ها(یا شبیه آن‏ها) در گیلان جنوبی روبه‏رو هستیم. انسان‏های راست قامتی که در دورۀ «ماقبل شلی» می‏زیسته و مشخصۀ ابزارسازی آن‏ها ابزارهای بسیار بدوی با کمترین تغییرات بوده، که می‏توان آن را « مُشتهِ‏سِنگ» نامید( عظیمی،1395: 47تا 67). با توجه به متن‏ های تاریخی همچون تاریخ هرودوت سکایان به بخش‏های از شمال غرب ایران وارد شدند که در خاکسپاری انسان همراه اسب در آن وجود دارد محوطۀ کلورز و جوبن در رودبار گیلان که در سال‏های 1343تا1347 کاوش شده است. با توجه به کاوش‏های باستان‏شناسی صورت گرفته و اشیاه یافت شده در 8گور گنج‏بر کلورز، نشان از وجود سکاها در این مناطق می‏دهد. حاکمی در محوطۀ جوبن نیز گورهای یافته است که انسان همراه با اسب به‏ خاک سپره شده بودند که البته وی به تعداد گورها جوبن اشاره نمی‏کند و فقط چنین بیان می‏کند که کلورز در همجنسی با جوبن از دید گورآوندها غنی ‏تر بوده است که به‏صورت سکایی تدفین شده ‏اند(حاکمی،2تا16).
آماردها در دنیایی باستان به جنگاوری و سلحشوری شهرت داشتند. پژوهشگران بر این باورند که آماردها مانند کاسپی‏ها از اقوام پیش از آریایی هستند و بعد از رسیدن آریایی‏ها به مرزهای کنونی ایران، آماردها توان ایستادگی در مقابل مهاجران نداشتند به کوهستان‏های البرز پناه بردند و سرانجام در کنار رود سپیدرود جای گرفتند به همین خاطر این رودخانه در عهد باستان مردوس یا ماردوس می‏نامیدند. امروزه پهنۀ از نواحی کوهستانی جنوب گیلان آمارلو(عمارلو) نامیده می‏شود که این نام یادآور نام کوه‏نشینان جنگاور آماردی است هم‏چنین تپۀ باستانی مارلیک یادآور قوم آمارد است پسوند لک و لیک معنی قوم و قبیله می‏دهد و پسوند نام اقوام مختلف در گیلان است، بنابراین مارلیک را می‏توان ترکیبی از دو واژۀ مارد و لیک به معنای قوم یا قبیله آمارد دانست(فاخته،29ـ28)

گفته شده، مردمان صاحب تمدن مارلیک، پادشاهی نیرومندی را به‏وجود آورده بودند و قلمروشان، همۀ دامنه‏های شمالی البرز و نیز همۀ سرزمینهای جنوبی دریای مازندران و نواحی تالش، آذربایجان، گیلان را در بر می‏گرفت، آنها در این نواحی صنایع فلزی عظیمی پدید آورده بودند که فراورده‏های آنها به نواحی دوردست در کرانه‏های شرق تا مدیترانه، و از سوی دیگر تا درۀ سند صادر می‏شد. هنر و صنعت این اقوام بعدها در تمدن ماد و هخامنشی، چشمگیر دیده شده است( نگهبان، 205).

با توجه به کاوش‏های که در گذشتۀ تاریخی، تمدن کهن سرزمین رودبار صورت گرفته و به دست ما رسیده، از رویدادهای تاریخی آن تا سدۀ 10ق/ 16م اطلاعاتی اندک در دست است. در سال 363 ه/974م. در رودبار به‏نام خسرو شاه‏بن‏مبادل سکه‏ای زده شده او حاکم گیلان بوده است. سرزمین گیلان در بعضی از عصرها خودمختار اداره می‏شده حاکمان محلی داشته است. از روزگار صفویه به بعد، نام رودبار در رویدادهای تاریخی دیده می‏شود. در زمان سلطنت شاه طهماسب اول(930ـ 984ق/ 1524ـ1576م)، پس از آنکه سپاهیان شاه صفوی، خان احمد گیلانی، شورشی گیلان را شکست دادند، رودبار از جملۀ سرزمین‏های بود که به تصرف نیروهای دولتی درآمد(الحسینی القمی،1/1383: 472). به‏ گفته فومنی در سال (1002ق/ 1594م). رودبار صحنۀ درگیری میان علی‏خان (علی‏خان سلطان فومنی) از سرداران شاه عباس اول و حسین خان، والی کٌهدّم ( ناحیۀ در شمال رودبار) گردید، عمارت حسین‏ خان را در پیلده رودبار غارت و تاراج کرده و رعایای رحمت‏آباد و رستم‏آباد را غارت و تالان کرده و عمارت‏های اعیان و ایشان را سوزانده، به طرف فومن مراجعت کردند( فومنی،1349: 258)....

 

نظرات کاربران ( 0 نظر )
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام

بستن
*نام و نام خانوادگی
* پست الکترونیک
* متن پیام