تقی خان باروتکوبیان

تقی خان باروتکوبیان

بابک قلی زاده دارستانی

محمدتقی خان امیرباروتکوبیان فرزند شاپور ازنوادگان ابرهیم خان ویکی ازبزرگان منطقه خورگام ودیلمان بود وی درکودکی درکنارپدر وعمویش حاجی خان رسم شجاعت وتیراندازی را آموخت به خاطر اندام قوی ومتفاوتش نسبت به دیگر هم کیشان خیلی زود دربین مردم شهرت یافت و رشد نمو نمود.بعدازقتل پدر توسط حکومت قاجار درلاهیجان وسپس مرگ عمویش حاجی خان وی و دیگر برادران وعموزاده ها به دنبال دست وپا کردن نام ونشانی برای خود برآمدند پسرعمویش رضاخان حاجی پور با حیله ای خود را به حیدرخان دیلمی (فشتالی) نزدیک کرد وسپس با حیدرخان درگیرشد .از آن پس بود که نام آنها برسرزبان ها افتاد بااعدام حیدرخان و کناررفتن رضاخان ازمسندقدرت که غریب به یک دهه به دنبال دستگیری حیدرخان بود،تقی خان برمسندقدرت تکیه زد واین سرآغازی بود برای حکومت سی ساله وی درمنطقه،نخست درروستای سیبن یک پاسگاه تأسیس ودرآنجا به امورات مردم رسیدگی میکرد،سپس با بیشترشدن آوازه او دربین قوای حکومتی ازسوی دولت وقت مأمور به دستگیری ویاقتل یاغیان محلی ومنطقه ای شدوبسیاری ازآنهارا به هلاکت رساند وتاحدودی به منطقه آرامش بخشید،تقی خان برای اینکه بتواند قلمروحکومت خود را به اثبات ‍ کند با حکام محلی دیگر درگیری شدیدپیش آمد که نتیجه آن درگیری ها ختم به کشتار چندین تن از افراد حکام محلی دیگر بود،این درگیری ها ازحدود سالهای ۱۳۰۳تا ۱۳۲۵ ادامه داشت ودرطول درگیری ها اغلب خان وتفنگداران پیروز میدان بودند .در دهه بیست زنده یاد حاجی خان کلانتری حاکم رودبار توانست از حکومت وقت گیلان برای وی امان نامه بگیرد و با سلاح خود را تسلیم قوای دولتی کند .سپس به امور دامداری و کشاورزی مشغول شد اما عده ای از خوانین محلی عمارلو شروع به تحریک وی کردند و دوباره تقی خان برای مبارزه با خوانین زورگو طغیان کرد .حکام محلی که توان مقابله رودر رو رانداشتند دست به دامان حکومت وقت(پهلوی پسر)شدن وبانفوذی که درطول این سالها در بدنه حکومت کرده بودند موفق به بدنام کردن خان در حکومت وسپس ایجاد تفرقه ودرگیری داخلی بین او عموزاده هایش وسپس قتل عموزاده (میرزا جان حاجی پور)توسط خان ضربه نهایی رابه او وارد کرده و او را دستگیر و زندانی کنند روایت می‌کنند در زندان یکی از خوانین لُر که دارای نوچه های بسیاری در زندان بود برای تقی خان خط و نشان می‌کشید .تقی خان او را به مبارزه مچ اندازی دعوت می‌کند با این شرط که هر کس دیگری را شکست داد سبیل هایش را بتراشد و این می‌توانست برای خان لُر گران تمام شود چون دارای سبیل های بلندی بوده است .در پایان تقی خان موفق می‌شود با توان بدنی بالای که داشت مچ آن را بخواباند و پس از تراشیدن سبیل ها او را زندانیان هو کنند ! تقی خان عاقبت الامر در زندان تهران درگذشت.